مکتوبه ای از نماینده دولت قبلی به نماینده دولت فعلی؛ آغاز بهره برداری نمایندگان دولت ها از بی تدبیری دولت ها

فرماندار اسبق اردبیل در مکتوبه ای، استاندار دولت اصلاحات را قبل از تصمیم نهایی برای حضور در رقابت انتخاباتی به یک پیش گفتگوی صمیمی و روشنگرانه دعوت کرده است!.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حرف آور، یوسف اکبری فرماندار اسبق اردبیل که در طول یکسال گذشته با ادبیاتی منتقدانه نسبت به عملکرد دولت در استان، توانسته خود را به عنوان پرچمدار گروه مخالف دولت معرفی کند،این بارهم با همان ادبیات نقادانه، تیر انتقاد را به سمت مجید خدابخش استاندار سابق اردبیل که از قضا یکی از گزینه های اصلاح طلبان برای حضور در کارزار انتخاباتی مجلس یازدهم از حوزه انتخابی اردبیل،نیر، نمین و سرعین نیز هست، نشانه رفته و استاندار دولت اصلاحات را قبل از تصمیم نهایی برای حضور در رقابت انتخاباتی به یک پیش گفتگوی صمیمی و روشنگرانه دعوت کرده است!.

در این مطلب می خوانیم؛از آنروزیکه با قهقه مستانه و مغرورانه،”دروغ و فریب”را چاشنی بر مالیدن مردم‌ و پیچانیدن آنان کرده، با وعده و وعیدهای بی سرانجام، نه کاری به پیش برده اند و بلکه رَمز و رازِ بازارگرمیِ “سیاست ورزان خسته و فرسوده” را تحمیل بر مردمانش نموده اند.

از آنروزیکه چانه زنیها و کارچاق کُنی ها و دلّال بازیها، عرصه یکّه تازی در فریبکاریها و دغلبازیها گشته و سیطره بر صافیها و یکرنگی ها نمود عینی بخود یافته اند.

از آنروزیکه قول و قرارهای بر زمین مانده و رفوزه های اقدام و عمل، در چرخش رندانه از چشم مردم گُم و گُورش ساخته، مطالبات تلنبار گشته از ادعاهای دیروز و امروزشان را با جابجائی کلیشه ای، در جای دیگرش بکار گرفته اند.

از آنروزیکه رئیس دولت کلیدسازان، امیدوار به فردای در پس مصوبات ۷۶ بندی و اعتبار ۳۲۱ میلیاردی مرداد ۹۳ حواله به آیندگان دلخوش نموده، لیکن تاکنون جز خودروی وانت بار معروف به مشهدی میرزا آقای عزیز، چیزی از آن رفت و آمد پنج سال ماضی نصیب بر این استان نکرده، سالهاست دیده براهش مانده ایم و چشم انتظار از سفر نامعلوم و سرگردان، دل در کوی فراقش بسته ایم.

از آنروزیکه زمین و زمان را با “مگاپروژه های پا در هوا” مانند فرجامِ برجامِ بی سرانجام، بلااثر رهایش ساخته با جشنواره برگ ریزان و چلّه گُل ریزان، جای جای این استان را در شهرها و بخشها و روستاها، با گّل و بُلبُل آدرس نشانمان داده اند.

از آنروزیکه پروژه های عمرانی و اجرائی این سامان را در چهار سال نخست از دولت تدبیر و امید با گفتار درمانی شکیل و فریبنده خوابانیده و راه آهن با ۶۲% پیشرفت فیزیکی به باتلاقی بی ثمر تشبیه نموده، احتراز از آنرا سفارش بر صغیر و کبیرش داده، مدعی تر از مدعیان بر بانیانش توپیدند و بر مسببانش برآشفته اند.

از آنروزیکه جاده سرچم، این تنفس گاه در ورودی و خروجی به استان را مانند قتلگاه و جاده مرگش نامیده، بر زمین نشسته و به پشت خوابیده، نان و نامشان را فقط در تخریب گذشتگان با شارلاتان بازیها به تسبیح گرفته، عاجز از تعمیر چراغهای سوخته در طول مسیرش، تعویض کفپوش تاسیسات ورزشی را شق القمر دوران خدمت ناپیدایشان تصور نموده اند.

از آنروزیکه با موضع سکوت و خاموشی، سهم دشت زرخیز مغان از حقابه رود ارس را با سیاست نخ نما گشته در اماها و اگرهای چند و چون تصمیم سازان دیروز و امروزش، معاوضه در بده و بستانهای سیاسی نموده، بزرگترین بنگاه اقتصادی استان را مبدّل به خوابگاه سیاسی و باشگاه ورشکستگان سیاسی کرده تا استارت آغازین در بذل و بخشش ارزانفروشی مفت و مجانی بر آنرا، وجه المصالحه در خوش خدمتی های بعدی و جاده صاف کن ارتقاء به پله های ترقی نموده اند.

از آنروزیکه با شعارهای دهان پُرکُنِ حاکی از بستن دهانها و شکستن قلمها، خود بخود لنگر بر فخر فروشیها انداخته، اینبار با به خط کردن کانالهای اجاره ای و قلمهای روغن مالیده، خودسانسوری وارد کارزار رقابت با حق و حقیقت گشته، در هیاهوی پوچ تاسیس منطقه آزاد تجاری، مژده بر آنرا به سودجویان و زمین خواران در کمین نشسته ارزانی نموده تا جیبشان را از دادوستدهای بادآورده پُر کرده و عائدی نصیب استان و مردمانش نداشته اند.

از آنروزیکه آخر و عاقبت در قصه بندرخشک و غیرخشک اصلاندوزش را یا با فریب و دروغ آدرس به ناکجاآبادش حواله داده یا با مُهر سکوت بر زبانشان، تعیین تکلیف گمرگ آن شهرستان را مانند معامله غاصبانه کشتارگاه صنعتی با بدهیهای بادکرده و میلیاردی فراموشش نموده و احاله به آینده ها نسخه پیچی نموده اند.

از آنروزیکه خیز بلند به استان مجاور را معامله بر دار و ندار سرمایه این سامان کرده، نفوذ نمایندگان استان همسایه را در همدستی با تصمیم سازان وزارت متبوعه تلاقی داده، سد عمارت را آبشخور تامین آب شرب و اراضی بر دو استان مجاور را با تلخکامی از آن، به سمع و نظر نمایندگان ساکت و خوابیده استانمان نموده اند.

آری از همان مدتها پیش که اشارتی بر آن گردید،
عزیز ارجمند و برادر بزرگترینم !!!
با این دستان خالی از زَر و سکه و اسکناس آغشته از بیت المال، همواره دیده براهت نشسته و همچنان چشم انتظارت نموده تا شاید در این صحنه آرائی سیاسی، بدور از جنجال آفرینی غوغاگران در فضای تصنعی و دو قطبی که عده ای ماههاست نقشه بر آن کشیده تا از آب گِل آلود ماهی گرفته و معنای عینی بر آن ببخشند، حضورتان را پیش از اقدام بر تصمیم نهائی، برای یک پیش گفتگوی صمیمی و روشنگرانه، بیصبرانه مشتاقم و بی تاب از تجدید دیدارم … .

انتهای پیام/